پرنسس هاي ديزني ديزني گل سرسبد اين استوديو انيميشنسازي است. از زماني كه هشتاد سال پيش سفيدبرفي و هفت كوتوله در سطح جهان به شهرت رسيد، تمام دنيا شيفته قهرمانان زن زيبا، ماجراجو و آوازه خوان ديزني شدند. چندي پيش با اكران نسخه جديد مولان در شبكهي Disney +، فرصت خوبي پيش آمد تا در مورد نقش اين شخصيتهاي زن نقش اول روي فرهنگ و جامعه حرف بزنيم. اما سوال اصلي اين است كه مهمترين شاهدخت در بين تماميشان، كيست؟
قبل از اينكه به اصل مطلب بپردازيم، بايد به اين نكته نيز اشاره كنيم كه هر كدام از شاهدختهاي دنياي ديزني ويژگيهاي قابل تحسين خود مانند، شجاعت، اشتياق، ذكاوت و تدبير، يا همهي اين موارد را دارند. انيميشن رالف اينترنت را خراب ميكند محصول سال 2018، به خوبي تواناييهاي منحصر به فرد هر كدام از اين شاهدختها را به تصوير كشيد و نشان داد در كنار يكديگر قويتر نيز ميشوند و ميتوانند از عهده هر مشكلي بربيايند.
تنها با بررسي ويژگيهاي شخصيتي شاهدختهاي دنياي ديزني و محبوبيت و تاثيرات فرهنگيشان است كه ميتوانيم مهمترين قهرمان زن اين داستانها را تعيين كنيم. ما شخصيتهاي رسمي ديزني، يعني سفيد برفي، سيندرلا (Cinderella)، آرورا (Aurora)، اريل (Ariel)، بل (Belle)، جازمين (Jasmine)، پوكوهانتس (Pokahontas)، مولان (Mulan)، تيانا (Tiana)، راپانزل (Rapunzel)، مريدا (Merida)، موآنا (Moana) و آنا (Anna) و السا (Elsa) را بررسي خواهيم كرد.
زنان پيشگام
هر كدام از پرنسسهاي ديزني ظاهر، شخصيت و گذشته مختص به خود را دارند و از فرهنگهاي مختلفي هستند و اين مساله به نوعي باعث شده است تمامي مخاطبين جوان با اين شخصيتها بيش از گذشته همزادپنداري كنند و ما بايد به شاهزادههايي كه پيشگام و سنتشكن بودند توجه ويژهاي داشته باشيم.
اول با سفيد برفي چهارده ساله شروع ميكنيم. هرچند امروزه ما سفيد برفي را با شخصيت آرام و مهربانش ميشناسيم، اما اين انيميشن در زمان خود يك پديده شمرده ميشد. سفيد برفي، شخصيت اصلي يكي از اولين انيميشنهاي سينمايي، نه تنها جزو برترين فيلمهاي 1938 بود، بلكه تا زمان پخش سريال برباد رفته موفقترين فيلم تاريخ بود. سفيد برفي ثابت كرد كه پرنسسهاي ديزني محبوب و موفق خواهند بود و باعث شد كمپاني ديزني باز هم ساخت داستانهاي شاهپريانش را ادامه دهد.
اگرچه شخصيتهاي سيندرلا، اريل (پري دريايي)، بل (ديو و دلبر) وجهههاي ديگري را به نقش اين شاهدختها افزودند، اما شخصيت ياسمين در انيميشن علاءالدين بود كه سنتهاي قديمي را شكست. ياسمين اولين شخصيت رنگينپوستي بود كه وارد دنياي شاهزادههاي ديزني شد و باعث شد شخصيتهاي رنگينپوست و فرهنگشان راه خود را به انيميشنهاي ديزني باز كنند. اگرچه ياسمين شخصيت اصلي انيميشن علاءالدين نيست، اما زيركي، زيبايي و قدرت اين دختر در رهبري سايرين، باعث شد شخصيت شاهزادههاي رنگينپوست ديزني جدي گرفته شوند.
ديزني بعد از گذشت مدتي نسبتا طولاني قدم سازنده ديگري برداشت و در سال 2010 اولين شاهزاده سياهپوست خود را، يعني تيانا در انيميشن شاهدخت و قورباغه، معرفي كرد. اينكار گام بزرگي براي مخاطبين آمريكا بود، چرا كه تقريبا يك ششم جمعيت آمريكا سياهپوست هستند. بسياري از خانوادههاي سياهپوست از اين كار كمپاني ديزني بسيار خوشحال شدند چرا كه زمان آن رسيده بود دختران سياهپوست نيز با اين كاراكترها همزادپنداري كنند و بتوانند خود را در اين دنياي جادويي تصور كنند. داستان انيميشن شاهدخت و قورباغه به جاي يك سرزمين خيالي در آفريقا مانند انيميشن شيرشاه، در سال 1930 و در نيواورلئانز (New Orlean) آمريكا اتفاق ميافتد و همين باعث شد مخاطبين آمريكايي با داستان تيانا بيشتر ارتباط برقرار كنند.
تنها شاهدخت پيكسار، مريدا نيز به نوعي ديگر پيشرو است – مريدا تنها شاهزاده ديزني است كه عاشق هيچ مردي نميشود. بعد از گذشت 75 سال، يك سفر به اسكاتلند باستان، تغيير استوديو كاري كرد كه بالاخره مخاطبين شاهد يك شاهزاده قوي بودند كه روي پاي خودش ايستاده بود و به يك مرد براي پايان خوش داستانش نياز نداشت. اما آيا اصلا نيازمند ساخت چنين داستاني بوديم؟
منبع: